۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه

هفت سین

دیروز صبح از خواب پاشدم بدوبدو مسواک زدم و لباس پوشیدم و رفتم تو سالن ناهارخوری دیدم خبری از هفت سین نیست، خواهرم هم بساط کتاب و درسش رو برپا کرده. گفتم پس هفت سین کو؟ گفت الان معلم دارم هفت سین چیه؟ گفتم یه ربع دیگه عیده چه وقت کلاس خصوصیه؟ خندید گفت عید فرداس!

۱۳۸۶ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

اندازه حرکت زاويه‌اى

اندازه حرکت زاويه‌اىxkcd.com/162

۱۳۸۶ اسفند ۲۶, یکشنبه

حوصله‌م از اینترنت سر رفته

حوصله‌م از اینترنت سر رفتهxkcd.com/77

اون یکی ماشینم

اون یکی ماشینم
xkcd.com/80

چرا منو دوست داری؟

چرا منو دوست داری؟xkcd.com/58
(بدیهیه که باید برای دیدن ادامه داستان کلیک کنید؟)

۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

من تحریمی‌ام پس به شغال‌های اصلاح‌طلب رای می‌دم.

1- دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری‌ای که منجر به فاجعه‌ی احمدی‌نژاد شد رای ندادم. وقتی به دور دوم کشیده شد دماغم رو گرفتم و به رفسنجانی رای دادم. یعنی دقیقاً همین کار رو کردم. برای تفریح رفته بودیم شمال و یه شعبه رای‌گیری تو جاده ساحلی بود که یه بنگاه مسکن یا بقالی موقتاً تبدیل به شعبه اخذ رای شده بود و یه عده پیرزن و پیرمرد و چند نفر ریش و پشمی و چادری توی صف ایستاده بودند تا رای بدن. من هم رفتم برگه رو گرفتم و روش نوشتم رفسنجانی. بعد جلوی چشم او‌‌ن‌ها و ناظران شعبه دماغم رو گرفتم، صورتم رو برگردوندم و با چشم بسته و نفرتی کاملاً مشخص در چهره‌ام رایم رو انداختم تو صندوق. وقتی چشمم رو باز کردم چند نفر داشتن با خشم نگاهم می‌کردن. بعداً فهمیدم بیشتر اون آدم‌ها، بیشتر آدم‌هایی که رای دادن به احمدی‌نژاد رای دادن.
2- حالم از تک‌تک اصلاح‌طلب‌ها به هم می‌خوره. از دیدن ابله‌هایی که سنگ اصلاح‌طلب‌ها رو به سینه می‌زنن هم چندشم می‌شه. شکی ندارم که تک‌تک کسانی که تو گروه اصلاح‌طلب‌ها هستند هدفی جز منافع شخصی خودشون و در درجه بعد منافع نظام اسلامی ندارن. یه مشت دزد و دروغ‌گو و بزدل و دورو که کاری جز خوردن و خوابیدن و حرص زدن برای دستیابی به قدرت ندارن. اون قدر حریصن که حتی بعد از این همه شکست پی‌در‌پی هنوز هم دست از دعوای بین‌گروهی خودشون برنداشتن و هرکدوم سعی دارن میزان بیشتری از این مال بادآورده، اموال مردم ایران رو چپاول کنن. کروبی ‌چی‌ها هنوز هم به خاتمی‌چی‌ها فحش می‌دن و برعکس و در حالی که حتی اگه صددرصد کاندیداهاشون رای بیاره باز هم یه مشت اقلیت بی‌مصرفن ولی باز هم حاظر به توافق استراتژیک و اتحاد موقتی با هم نیستن. این‌ها یه مشت شغال مفت خور و دزد و کلاشن.
3- ولی
احمدی‌نژاد بلایی بود که از ترسش به رفسنجانی رای دادم. گرگ گرسنه‌ایه که ناچارم به شغال پناه ببرم تا بلکه برای دریدن من مانعی سر راهش وجود داشته باشه. من می‌ترسم این دولت اطلاعاتی/سپاهی مجلس رو هم کامل فتح کنه و دیگه هیچ مانعی جلودار بگیر و ببندهاش نباشه. می‌ترسم اگه اکثریت مطلق مجلس بیفته دست خونخوارهای طرفدار احمدی‌نژاد و خامنه‌ای، دیگه کسی جلودار این زنگیان مست تیغ در کف نباشه و بدون مانع برمون گردونن به دوران وحشتناک دهه شصت. من می‌ترسم. از این قوم مغول و تاتار می‌ترسم. می‌ترسم اگه مجلس رو فتح کنن دیگه نتونم با شلوار جین تو خیابون برم و اگه تیشرت آستین‌کوتاه بپوشم بازوهام رو رنگ کنن و اگه تو خیابون دست دوست دخترم رو بگیرم کمیته رو سرم خراب بشه و سر هر کوچه ماشینم رو دنبال نوار و CD غیر مجاز بگردن. می‌ترسم اگه احمدی‌نژاد برنده بشه این کثافت‌هایی که خودشون نماز ارجی می‌خونن ولی تو خیابون مانتوی مردم رو سانت می‌کنن دیگه کسی جلودارشون نباشه و دوباره برگردیم به دوران گونی‌های شن کنار خیابون و کمیته‌ها و کشتارها و خفقان دهه شصت.
4- من می‌ترسم. من از ترس گرگ‌های درنده به شغال‌ها رای می‌دم. اگه به شغال‌های مشارکت رای ندیم کسی نیست که جلوی این گرگ‌ها بایسته. کار من نیست مقابله با اونها. فقط حیوونی هم‌جنس و هم‌خونواده خودشون می‌تونه باهاشون سرشاخ بشه. بذار شغال‌ها رو جلوی گرگ‌ها الم کنم تا باز هم چند سالی به دریدن همدیگه مشغول بشن و من رو فراموش کنن. من دزدان و گردنه‌گیرهای مشارکت رو سپر بلای خودم جلوی آدم‌کش‌ها و خون‌خوارهای طرفدار خامنه‌ای و احمدی‌نژاد می‌کنم. بذار اصلاح‌طلب‌ها دیوار گوشتی بین من و کثافت‌های حزب‌اللهی و بسیجی باشن.
من از ترس بیشتر شدن قدرت خونخوارهای دور و بر خامنه‌ای به اصلاح‌طلب‌های دزد و پست و بزدل و دروغ‌گو رای می‌دم.


- انتخابات در ايران يک مسأله ساده مدنی نيست که به اميد احترام حريف به قوانين مدنی باشيم، يک جنگ است. پس از حمله‌ی دشمن هيچ‌کس جنگ را تحريم نمی‌کند، تحريم جنگ خودکشی است.+


- برای نه به فاشیسم ، رای می دهم! +


- می دانم که اگر دست آنها باشد بساط انتخابات را جمع می کنند و اتحاد جماهیر اسلامی را زیر سایه خلافت راه می اندازند. می دانم اگر الان گشت ارشاد هست، اگر الان تحقیر می شویم، تورم n درصدی داریم، فساد اقتصادی داریم، تحریم داریم و ... همه از بی عرضگی و بی لیاقتی دولتی است که بدون نظارت هر کاری بخواهد می کند. من رای می دهم چون نمی خواهم مثل این چهار سال دولت هر ترکتازی که می خواهد بکند و نمایندگان ملت بشوند وکیل الدوله. نمی خواهم نماینده ای در خانه ملت باشد که ته مانده آب رئیس جمهور را برای تبرک بنوشد.+


- آنها نقطه قرمزه ما را بلد شده‌اند.خوب فهمیده‌اند که ما به چی آلرژی داریم.وقتی ما همیشه دربرابر کنش‌ها ،‌واکنش‌های یکسانی نشان دادیم تلویحاً پذیرفتیم که آماده بازی خوردنیم.این شد که تلویزیون روی تصاویر انتخابات موسیقی فرهاد می‌گذارد.با ادبیاتی مهوع سعی دارد نشان بدهد که آرای شما تنها به نفع گروهی خاص مصادره خواهد شد.تمام آيتم‌هایی که احساسات ناخوش‌آیندی از رای دادن را در ذهن تداعی می‌کند برای نسل سومی‌ها تدارک دیده.بعد هم خوشحال است که به این غذای از ریخت افتاده کسی جز چنددرصد همیشگی با رای قابل پیشبینی‌شان لب نخواهد زد.خوب ذهن ما را خواندند و ما را به جان هم انداختند. خوب ما را مقابل هم قرار دادند.صدای خنده‌های موذیانه‌شان را می‌شنوم.+


اگر کسی بگوید قالیباف که سینما فلسطین می‌سازد و برف می‌روبد و کمی اهل کمی فرهنگ هم هست برای من با احمدی‌نژاد که کتاب‌های کتابخانه‌ها را تصفیه می‌کند و سنتوری را به فنا می‌دهد و زنان را می بندد و خلاصه هر ساعتی یک بار روی این اعصاب ما رقص بندری می‌کند فرقی ندارد این دیگر از نظر من رای دادنش در این انتخابات هم توجیهی ندارد. اما اگر کسی این دو نفر برایش فرق دارند می‌تواند شرکت کند و بداند که هنوز هم با یک حضور خوب می‌توان صد کرسی از دویست و نود تا را گرفت. و این یعنی خیلی اتفاقات خوب در آینده ممکن است بیافتد یا اقلا اتقاقات خیلی بد نیافتد. +


پی نوشت: حتی اگه قرار باشه رای‌ها رو عوض کنن و هر کس می‌خوان رو از صندوق بیرون بیارن (که بی‌شک همین‌طور خواهد بود) بذار مجبور بشن تقلب کنن. بذار زحمتشون رو زیاد کنم. ناچارن یه بلایی سر رای من بیارن تا بتونن عوضش کنن. نمی‌خوام بدونن که بی‌تقلب هم می‌تونن ببرن. همین که سی ثانیه زحمتشون بدم و مانعی سر راهشون قرار بدم باز هم نیم نفسی پیشم.